إِذْ رَأَى نَارًا

وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ

إِذْ رَأَى نَارًا

وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ

مطالب این ستون هر چند روز یکبار جدید یا اضافه می شود .               

توصیه خداوند به خانواده ها :

وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۳۲﴾سوره نور

مردان و زنان بى‏همسر خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بى‏نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست .

خداوند در آیه فوق به خانواده ها و خویشاوند ها فرموده : زنان و مردان مجرد و حتی غلامان و کنیزان مجرد خود را همسر دهید البته با رعایت چند نکته زیر :

1-     زنان و مردان و غلامان و کنیزان مجردی را همسر دهید که درستکار (صالح) هستند . درستکار شامل ابعاد مختلف اخلاقی و انسانی می شود اما نکته مهم این است که خدا فرموده : صالح (درستکار) را همسر دهید قبل از اینکه ناصالح شود . خیلی از خانواده ها در ایران وقتی دختران و پسران به سن بالایی (30 به بالا) می رسند گزینه هایی را برای ازدواج با آنها پیشنهاد می دهند و آن فرد مجرد را نصیحت می کنند که ازدواج کن اما غافلند از اینکه وقتی صالح در اثر دیر ازدواج کردن ، ناصالح شد ، دیگر نمی تواند یک زندگی سالم ( چه از نظر جنسی و چه از نظر مسئولیت پذیری و ...) داشته باشد .

2-  این آیه خطاب به مومنان است چون دو آیه قبل در خطاب به مومنان بوده و این آیه ادامه آیات قبل است . 

 اینکه گفتم خطاب به مومنان است یعنی اینکه غیر مومنان گوش به این حرفها نمی دهند پس ای مومنان خودتان ، خودتان را نجات دهید . نجات در این آیه ، نجات از فساد با ازدواج همه گیر است (جامعه مومنان = جامعه بدون مجرد) . بعضی ها در سایت ها و پشت تریبون ها خودشان را خسته می کنند و مردم را به ازدواج موقت دعوت می کنند اما اکثر شنوندگان به این حرفها گوش نمی دهند چون مطابق با آیات متعدد : مومنان در تمامی طول تاریخ انگشت شمار بوده اند پس به جای خطاب قرار دادن مردم ، مومنان را خطاب قرار دهید و خودتان را بیهوده خسته نکنید .

3- خداوند در دو آیه قبل به مردان و زنان مومن ( و نه مسلمان ) توصیه کرده که چشم ها و عورت هایتان را به گناه آلوده نکنید و در این آیه ادامه داده که ازدواج کنید

 یعنی اینکه به طور معمول (به جز موارد استثنا) هر کسی که مجرد باشد ، محتمل است که چشم و عورتش به گناه آلوده شود .

4-  خداوند به خانواده ها فرموده که ملاک را مادیات قرار ندهید ( اگر مجردها فقیرند به آنها همسر دهید ) .

5- خداوند به کسانی که به طمع آمدن خواستگار (گزینه) پولدار در خانه ها نشسته اند فرموده که اگر پول می خواهید اول ازدواج کنید تا بعد به شما مال دهم و به طمع واهی خودتان را پیر و از لذتهای حلال محروم نکنید .

 سئوال این است که با وجود این همه مشکلات اقتصادی ( هزینه مسکن ، بیکاری و ...) و با توجه به اینکه بعضی ها ازدواج کرده اند و به دلایل اقتصادی طلاق گرفته اند ، آیا واقعا این آیه در دنیای واقعی کاربرد دارد ؟

جواب : کلمات رمز این آیه به این شرحند : مومنان صالحان ازدواج دائم و موقت قناعت .

توضیح بیشتر :

1-     این رحمت ویژه مومنان بوده پس مومن باشید تا از این امتیاز بهره مند شوید .

2-     باید مجردهایی را همسر داد که صالح (درستکار) باشند .

     3-  در این آیه نفرموده : فقط ازدواج دائم . پس کسانی که شرایط ازدواج دائم ندارند می توانند ازدواج موقت کنند . اینکه در جامعه ما ازدواج موقت جایگاهی ندارد عللی دارد که باید آن علل شناسایی و رفع شوند . به نظر شما ازدواج موقت برای دختر یا زن مجرد چههزینه ای دارد که نمی تواند به آن تن دهد ؟ البته موانع فرهنگی وجود دارد که این هم به ارزشها و تفکرات اشتباه ما برمی گردد پس خودمان را اصلاح کنیم .

     4- خداوند فرموده به طمع مال ، مجرد نمانید یعنی قناعت پیشه باشید . موسی (ع) پس از اینکه قتلی انجام داد از مصر فرار کرد ولی حضرت شعیب (ع) از همین موسی ( که قاتلی فراری و بیکار و بی پول بود ) خواست که یکی از دو دخترش را به همسری خودش درآورد ؛ دو نکته در این ماجرا مهم است : الف) موسی فقیر بود اما صالح ( درستکار ) بود . ب) شعیب و دخترش از موسی نخواستند که موسی چند هزار سکه مهریه دهد بلکه از او چیزی خواستند که با شرایط موسی ، شدنی بود و آن مهریه این بود که باید 8 یا 10 سال گوسفندان ما را بچرانی یعنی با این کار هم موسی را صاحب شغل کردند و هم دختر شعیب را خانواده دار و متاهل کردند و هم مهریه ای گرفتند که موسی دچار مشکل نشد و هم مهریه اشان را در صلح و صفا و دوستی گرفتند . ج) شعیب (پدر دختر) به موسی پیشنهاد ازدواج داد یعنی : 1) خانواده دختر هم می توانند پیشنهاد دهنده باشد اگر فرهنگ جامعه ای جنبه این امر را ندارد ، فرهنگهایتان را اصلاح کنید . 2) اگر پسری مال و کار ندارد اما مومن و صالح است ، بهتر است که خانواده دختر به آن پسر پیشنهاد ازدواج دهند چون آن پسر محتمل است که به سبب نداشتن مال و نگرانی از جواب منفی خانواده دختر ، پا پیش نگذارد .

حال کدامیک از شما مدعیان ایمان به یک قاتلِ فراریِ بیکار اما مومن و صالح ، زن می دهد ؟

توصیه خداوند به پسران و مردان مجرد :

 وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۵﴾ سوره نسا

و هر کس از شما از نظر مالى نمى‏تواند زنان آزاد پاکدامن با ایمان را به همسرى خود درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید ازدواج کند و خدا به ایمان شما داناتر است همه از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى خود درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید به شرط آنکه پاکدامن باشند نه زناکار و دوست‏گیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج شما درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب یا مجازات زنان آزاد است این پیشنهاد زناشویى با کنیزان براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است ﴿25) سوره نسا

یُرِیدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۲۶﴾سوره نسا

خدا مى‏خواهد براى شما توضیح دهد و راه و رسم کسانى را که پیش از شما بوده‏اند به شما بنمایاند و بر شما ببخشاید و خدا داناى حکیم است (۲۶)

وَاللّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِیلُواْ مَیْلًا عَظِیمًا ﴿۲۷﴾سوره نسا

خدا مى‏خواهد تا بر شما ببخشاید و کسانى که از خواسته‏هاى نفسانى پیروى مى‏کنند مى‏خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شوید (۲۷)

یُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا ﴿۲۸﴾سوره نسا

خدا مى‏خواهد تا بارتان را سبک گرداند و مى‏داند که انسان ناتوان آفریده شده است (۲۸)

1- فرموده شده : « هر کس از شما نمی تواند با زنان آزاد ازدواج کند با کنیزانش ازدواج کند » . این جمله یعنی اینکه باید « ازدواج آسان و سریع » باشد . آسان باشد تا همه بتوانند انجام دهند .سریع باشد چون فرموده اگر زن آزاد نشد پس کنیز ؛ یعنی باید برای کسانی که نمی توانند ازدواج دائم (ازدواج با زن آزاد) انجام دهند ، جایگزین هایی وجود داشته باشد که سریع انجام شود چون کنیز در خانه شخص بوده پس به سرعت می توانسته به خواسته اش برسد و مجبور نبوده که برای رفع نیاز جنسی اش تجاوز کند یا به انحرافات جنسی رو آورد ؛ و از همین روست که در قرآن بحث آشکاری درخصوص تجاوز ندارد هر چند که در داستان یوسف و زلیخا از زبان زلیخا ، اشاره ای تلویحی به آن کرده است ؛چون تجاوز در جامعه ای که ازدواج « آسان و سریع » باشد معنا ندارد .

پس شعار ما :

« ازدواج آسان و سریع »

 2- فرموده : ازدواج با کنیز جوان و با ایمان . نفرموده ازدواج با زن میانسال و پیر ممنوع است اما ترجیحاً ازدواج با زن جوان توصیه شده است درحالی که بعضی از جوانان ایرانی از سرِ اجبار تن به ازدواج موقت یا دائم با زنان میانسال و پیر می دهند که این امر عواقبی دارد که خودش را در نسلهایِ به وجود آمده آتی نشان می دهد . فرموده : کنیز با ایمان . در آیه دیگری فرموده : ازدواج با کنیز با ایمان بهتر از ازدواج با زن آزاد بی ایمان است . پس شرط ایمان (درستکاری و پاکدامنی) ، یکی از شروط واجب برای ازدواج مرد مومن است . پاکدامنی به این معنی نیست که زن پیش از این با هیچ مردی ازدواج نکرده باشد بلکه پاکدامنی به این معناست که قانون عده (سه ماه فاصله بین دو ازدواج) را رعایت کرده باشد .

3- فرموده : اجازه خانواده ( و نه اجازه پدر ) . نکته مهم : اجازه خانواده هم در قرآن فقط در دو وضعیت توصیه شده : الف) درمورد کنیز ، چون کنیز تحت امر مالک است و نمی تواند آزادانه تصمیم بگیرد پس نیاز دارد که خانواده اش به او مشاوره دهند . ب) دختری که به بلوغ عقلی نرسیده است . سن بلوغ عقلی در افراد متفاوت است اما در دنیا معمولا سن 18 سالگی ، سن بلوغ عقلی است . پس با این وصف از نظر شریعت قرآنی ، دختر آزاد بالای 18 سال نیاز به اجاز خانواده اش ندارد .

امام باقر (ع) فرمودند : زنی که مالک نفس خود ( آزاد) باشد و سفیه ، مجنون و کودک نباشد . در چنین حالی شوهر کردن او بدون اجازه ولی جائز است.

 4- پرداخت کردن مهریه به طور پسندیده یعنی در صلح و صفا ؛ و پرداخت نکردن مهریه تحت دو شرط : الف ) زناکار بودن زن متاهل ب) زن متاهل دوست پسر یا دوست مرد داشته باشد . دوستی پنهانی یعنی اینکه شوهرش مقصر نبوده بلکه زن به صورت پنهانی این کار را انجام داده است . نکات جالب : مهریه خاص زنان مومن یا حداقل مسلمان است اما در ایران زنانی که به اسلام اعتقاد ندارند ( البته به طور شناسنامه ای مسلمان هستند ) به شدت به مهریه معتقدند ، آن هم مهریه نجومی .

5- اگر کنیز متاهل ، با مردی غیر از شوهر خودش رابطه جنسی داشته باشد ، نیمی از عذاب بر آن جاری می شود . مجازات زنا در قرآن در سوره بقره حبس خانگی و در سوره نور ، صد ضربه شلاق ( شلاق چرمی و نه الکتریکی و غیره) است . زنا در قرآن ، ارتباط زن شوهردار با مردی غیر از شوهر خودش است . ازدواج در قرآن یعنی رعایت دو شرط : الف ) رضایت طرفین ، آن هم برای کسانی که به بلوغ عقلی رسیده اند . ب) رعایت قانون عده ( فاصله سه تا چهار ماه بین دو ازدواج توسط زن ) ؛ پس هر جا این دو شرط رعایت شده یعنی ازدواج شرعی رخ داده است .

6- فرموده شده : اگر بتوانید صبر کنید و به جای ازدواج با کنیز با زن آزاد ازدواج کنید ، بهتر است ؛ چون ازدواج مرد آزاد با زن آزاد و ازدواج کنیز با غلام به دلیل مشابهت طبقاتی (اقتصادی ، فرهنگی و ... ) خوش عاقبتر است هر چند که فرموده : شما همه از یکدیگرید و کسی نسبت به کس دیگر از بابت انسانیت برتری ندارد . نکته جالب : بعضی ها با هدف گسترش فساد در جامعه یا به سبب جهلشان ، به این آیه استناد می کنند و می گویند که اگر جوانی شرایط ازدواج ندارد صبر کند ، درصورتیکه در این آیات فرموده : با کنیز ازدواج کنید اگر صبر کنید بهتر است یعنی ابتدا جایگزین ازدواج دائم (ازدواج با زن آزاد) تعیین شده و جزئیات آن شرح داده شده است و در پایان فرموده : اگر صبر کنید بهتر است و در آیه 28 نسا فرموده : خدا می داند انسان ناتوان خلق شده و نمی تواند بر نیروی جنسی خود صبر کند و از همین روست که راه حل ازدواج با کنیز و در آیات دیگر روشهای دیگر ازدواج توسط خدا پیشنهاد شده است .

7- در آیات 26 و 27 نسا فرموده : این راه و رسم درست زندگی کردن است و این راه و رسم در گذشته هم بوده است و این راه و رسم درست را خدا به شما نشان می دهد . پس رسانه های خارجی و رسانه های داخلی همسو با آنها ، و نیز افراد ذی نفوذ در کشور که می خواهند راه دیگری در پیش پای شما بگذارند به جنگ خدا رفته اند . در آیه 27 نسا فرموده : کسانی که به هر طریقی می خواهند شما به راهی غیر از راههای پیشنهادی خدا بروید ، کسانی هستند که می خواهند شما منحرف شوید و مورد آمرزش و بخشش خدا قرار نگیرید و علت این کارشان هم خواسته های نفسانی اشان است یعنی منافعی دارند و می خواهند شما روش زندگی ای را به اجبار یا تحت اغفال ، در پیش بگیرید که سودش نصیب آنان شود و نصیب شما ، محرومیت شما از آمرزش و بخشش خدا باشد و کسانی که از آمورزش خدا محرومند ، نه تنها آخرت را از دست داده اند بلکه به استناد آیات دیگر ، در دنیا هم از نعمات الهی و پیشرفت و ترقی محروم می شوند .

8- در آیه 28 نسا فرموده شده که اگر خدا این راهها را برای ازدواج پیشنهاد می کند می داند که انسان ناتوان خلق شده است و کسانی که می خواهند شما به طرق دیگر زندگی کنید ، نمی دانند که شما نمی توانید خودتان را از گناه درامان دارید پس به استناد آیات 27 و 28 نسا ، کسانی که می خواهند این روشها در کشور منسوخ شود به دو دلیل این کار را می کنند : الف) با نابودشدن این روشها به منافعی می رسند که معمولا این افراد همان کسانی هستند که به بهانه گسترش عفت ، در عمل برده داری جنسی به وجود می آورند ؛ درحالی که عفت از نظر قرآن یعنی رعایت عدّه توسط زن .ب) این افراد جاهل هستند و نمی دانند که اکثر جوانان نمی توانند صبر پیشه کنند . شاید جهلشان به این علت باشد که خودشان از سن پایین ازدواج کرده اند یا ازدواج های متعدد کرده اند و نمی توانند شرایط جوانان امروزی را درک کنند . چون خیلی از انسانها نمی توانند وضعیت همه را درک کنند و اکثر انسانها وضعیت خودشان را به دیگران تعمیم می دهند ، اگر خودشان راضی اند می گویند همه چیز خوب است و اگر خودشان ناراضی باشند می گویند همه چیز بد است .

 

ازدواج با فرزند خوانده :

 وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا ﴿۳۶﴾سوره احزاب

و هیچ مرد و زن مؤمنى را نرسد که وقتی خدا و رسولش به کارى فرمان دهند براى آنان در کارشان اختیارى باشد و هر کس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانی کند قطعاً دچار گمراهی آشکاری شده است .

وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿۳7﴾سوره احزاب

و آنگاه که به کسى که خدا به او نعمت عطا کرده بود و تو نیز به او نعمت داده بودى مى‏گفتى همسرت را پیش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را که خدا آشکارکننده آن بود در دلت پنهان مى‏کردى و از مردم مى‏ترسیدى ، با آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسى پس چون زید با آن زن رابطه جنسی برقرار کرد و او را ترک کرد ، آن زن را به نکاح تو درآوردیم تا در آینده در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان ، وقتی که آنان را طلاق دادند،گناهى نباشد و فرمان خدا اجرا شود (37)

این آیه در مورد داستان ازدواج زینب بنت جحش (دختر عمّه پیامبر گرامى اسلام) با زید بن حارثه (فرزند خوانده پیامبر) نازل شده است.
پیامبر اکرم (ص) از دختر عمه اش برای فرزند خوانده اش خواستگاری کرد . فرزند خوانده پیامبر پس از رابطه جنسی با دختر عمه پیامبر ، به دلیل اختلافات او را ترک کرد ؛ و پیامبر اکرم ، زنِ طلاق داده شده ی فرزند خوانده اش را به امر خداوند متعال به همسری خود درآورد .

نکات مهم این آیات :

1- کسانی که احکامی بر خلاف کتاب خدا صادر می کنند ، گمراهند و نافرمانی خدا کرده اند . ازدواج حرام در قرآن ، فقط ازدواج با محارم و ازدواج با زنِ شوهر دار است ؛ و هیچگونه ازدواج حرام دیگری نداریم و موضوعی تحت عنوان ازدواجِ مکروه در قرآن وجود ندارد . ازدواج یا حلال است یا حرام ؛ منطقی نیست که بگوییم ازدواجی حد وسطِ حرام و حلال داریم . مومن واقعی کسی است که بر خلاف احکام کتاب خدا ، اظهار نظر نکرده ، چه برسد به اینکه دست به اقدامی بر علیه احکام خدا بزند .

2- فرمان خدا درخصوص حرام و حلال ازدواج باید اجرا شود حتی اگر برخلافِ عرف جامعه باشد چون خدا فرموده : ای پیامبر تو به خاطر این ازدواج از سرزنشِ مردم می ترسیدی درحالیکه سزاوار بود که به جای ترس از حرفهای پوچِ مردم از خدا می ترسیدی .

به اندازه کافی ایران دچار کاهش ازدواج و افزایش طلاق شده ، پس نه تنها از شریعت قرآنی به دور است که مانعی بر سر راه ازدواج ایجاد کنیم بلکه مانع تراشی بر سر راه ازدواج از منطق و میهن دوستی هم به دور است . 

 آیه 1 سوره نسا در کتابهای تفسیر قرآن ، اینگونه تفسیر شده است : حوا از آدم (ع) به وجود آمد ، با این حال حوا و آدم(ع) با هم ازدواج کردند و همچنین هابیل و قابیل (فرزندان حضرت آدم) با خواهرانِ خودشان ازدواج کردند چون آدم دیگری در روی زمین نبوده است یعنی حتی ازوداج با محارم هم ، در زمانی که ضرورت داشته توسط خدا مجاز بوده است . پس چگونه عده ای به خودشان جرات می دهند که ازدواج با فرزندخوانده را عملی نادرست جلوه دهند ؟؟؟ تنها رابطه جنسی که طبق کتب موجود در تمامی زمانها آن هم از نظر شرع خدا ، زنا محسوب می شده ، رابطه جنسی با زنِ شوهر دار بوده است ؛ البته خیلی جالب است که عده ای شرایط جامعه را به شکلی درآورده اند که زنانِ منحرف می توانند با خیال آسوده علاوه بر شوهر خود به طور پنهانی و علنی با دوست پسرها و دوست مردهای خود رابطه برقرار کنند و محدودیتهای ازدواج و رابطه جنسی فقط برای مردان اعمال می شود (دنیای وارونه) و جالبتر اینکه بعضی از مردان می دانند که زنانشان با مردهای دیگر رابطه دارند ولی از ترس اینکه زنشان از آنها به بهانه مهریه و نفقه شکایت کند و آنها را به زندان اندازد ، سکوت می کنند و جالبتر اینکه نسلهای بعد هم قطعاً همین رویه مادرانِ زناکار برایشان یک امر عادی و پذیرفته شده خواهد شد .

منظورم از اینکه شرایط جامعه برای فساد مهیاست ، به شرح زیر می باشد :

کافی است که یک زن در ایران اراده کند که با غیر شوهرش رابطه داشته باشد به ناگه هزاران مرد به این درخواست زن ، جواب مثبت می دهند اما وقتی یک مرد بخواهد به یک زنِ مجرد (حتی در چهارچوب شرع یا ازدواج موقت) پیشنهادی دهد ، علاوه بر اینکه آن زن احتمال ِ کمی دارد که پاسخ مثبت به او دهد ، پلیس آن مرد را تحت تعقیب و آزار قرار خواهد داد و اگر آن زن عشقش بِکِشد و برای تفریح یک جیغی هم بزند ، هزاران مرد ابله به سر آن مردِ بدبخت می ریزند و او را می زنند .

اینکه لابیِ زن (زنان و مردانی که سعی در تغییر احکام خدا به نفعِ زنان دارند) از این امر (ازدواج با فرزندخوانده) دچار خشم شده اند ؛ نمی تواند مجوزی برای صدور حکمی بر خلاف کتاب خدا باشد . بهتر است که مومنان بر علیه این گروهِ تبهکار ( لابیِ زن و فمنیستهای زیاده خواه و مُفت خور ایرانی ) متحد شوند .

  • .ر. حسینی

نظرات (۱)

مطلب بسیار خوبی بود. ولی ای کاش درباره سن بلوغ عقلی فکری دختران که می تواند مجوزی بر ازدواج خودسرانه شان باشد ، منبع معتبری را ذکر می کردید.

با تشکر

پاسخ:

راه حلهای مختلفی برای این مشکل وجود دارد از جمله راه حل زیر :

می توان سازمانی غیر دولتی ایجاد کرد که به جای نقش پدر ، ایفای وظیفه کند . سازمانی غیر دولتی که متشکل از متخصصان و مشاوران باشد ، و جوانان (بویژه دختران) کم سن و سال ، مجوز ها و آموزش ها و حمایت های مالی لازم را از آنجا دریافت کنند . البته زیادند کسانی که به آنها مشاور و متخصص می گویند اما به سبب نداشتن دید وسیع و نداشتن آگاهی نسبت به شریعتِ قرآنی و نداشتن حسِ انسان دوستی ؛ راه حلهایی را به مردم ارائه می کنند که بیشتر اسباب زحمت می شود . اینکه چرا دادگاه در همه موارد اظهار نظر نکند ؟ پاسخ این است که اکثر افراد حاضر نیستند زندگی اشان را در پله های دادگاه آغاز کنند و با خانواده و پدرشان رو در رو شوند ؛ و مضافا اینکه خیلی ها حاضر نیستند که اگر ازدواج موقت می کنند ، آن را در بوق و کرنا کنند چون جو فرهنگی جامعه هنوز پذیرای این موضوع نیست .

البته راه حل فوق یک مثال و نمونه است که نیاز به پردازش بیشتر دارد . راه حلهای گوناگونی می توان ارائه داد اما مهم این است که هدف این باشد که ازدواج (بویژه موقت آن) به سادگی آب خوردن شود اما با کمترین آسیب .

اینکه سن بلوغ عقلی (واقعی) دختران چه سنی تعیین شود تا آسیب ها حداقل شود ؟ پاسخ این است که شاید عده ای تا آخر عمر هم به بلوغ عقلی نرسند ولی مجبوریم که راه حلهایی ارائه کنیم . اگر ما هم راه حل ارائه نکنیم افراد جامعه برای رفع نیازهای خود دست به اقداماتی می زنند و این اقداماتِ پنهانی آسیب های جدی به همراه دارد . مضافا اینکه چند درصد از پدران برای ازدواج دخترانشان شرع خدا را درنظر می گیرند و به سهولت ازدواج فکر می کنند؟ واقعیت این است که پدران منافع دخترانشان و خودشان را لحاظ می کنند و دلیل اینکه ازدواج سخت و مهریه ها سنگین شده ، همین عقلِ منفعت گرایانه با بُرد کوتاه بوده است . خیلی خوب بود که اگر اجازه ازدواج دختران در اختیار پدران است ، پدران ازدواج آسان و مهریه کم را سرلوحه قرار می دادند ؛ آن وقت دیگر نیاز به ارائه راه حلهای جدید و متفاوت نبود و مهمتر اینکه ای کاش این پدران درک می کردند که اگر شرایط را برای خواستگاران سخت کنند خودشان و پسرانشان هم مَردند و در نهایت خودشان هم آسیب می بینند . اگر 30-40 سال پیش ازدواج ها در سن کم با شرایط آسان صورت می گرفته فقط به این دلیل نبوده که مردم خیلی خوب بوده اند (هر چند که ساده زیست تر از الان بوده اند) بلکه بیشتر به این دلیل بوده که خانواده ها به دلیل آزادیهای اجتماعی نمی توانستند شرایط سنگین به خواستگار تحمیل کنند . پس یا باید آزادیهای اجتماعی برقرار باشد (که نمی شود) یا باید راه حلهایی ارائه داد که مشکل را حل کرد البته راه حلهایی که با شرع و عقل در تضاد نباشد .

امام باقر (ع) فرمودند : زنی که مالک نفس خود ( آزاد) باشد و سفیه ، مجنون و کودک نباشد . در چنین حالی شوهر کردن او بدون اجازه ولی جائز است.

اینکه جمع کثیری از دختران ، دوست پسر دارند حاکی از این است که آنها میل و نیاز به داشتن رابطه با جنس مخالف دارند و طبعا انسان عاقل بین روش «دوست پسری با عواقب ناگوار احتمالی » و روش « ازدواج موقت که قانونی و شرعی و بدون بگیر و به بند است »، ازدواج موقت را انتخاب می کند و اگر دختران ازدواج موقت را انتخاب نمی کنند به این علت است که مانعی تحت عنوان « اجازه پدر » وجود دارد و از طرفی از نظر فرهنگی ، ازدواج موقت در ایران جا نیافتاده پس دختران مجبورند که از ترس واکنش منفی خانواده و فامیل به « دوستی های پنهانی » تن بدهند . درخصوص ازدواج دائم هم می توانید تحقیق کنید که تعداد قابل توجهی از ازدواج ها به علت مخالفت پدر و مادر دختر به نتیجه نرسیده و خود دختر راضی به ازدواج بوده یا حداقل اینکه مخالفت جدی با این موضوع نداشته است . 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی